انسان از آغاز پیدایش با روح کنجکاو خود همواره در پی یافتن پاسخهائی برای سوالات بیشمار خود بوده است: جهان هستی چگونه شکل گرفت؟ خورشید و ستارگان چگونه پدید آمدهاند؟ زندگی چیست؟ آیا سرنوشت هر انسان از قبل مشخص شده است؟ و هزاران سوال دیگر.
در آغاز او برای هر واقعه و پدیده، خدائی قائل بود. یعنی تصور میکرد اگر سیل میآید یا طوفان رخ میدهد خدایان خشمگین شدهاند. طالع بینی اولیه نیز بر اساس ستارگان آسمان بر سرنوشت بشر و دیگر جانداران و حتی گیاهان پا گرفت. طالع بینان نخستین همه پیکرههای آسمانی را صاحب عقل و شعور میدانستند و آنان را خدایانی تصور میکردند که تمام حرکات و پدیدههای زمینی را تحت کنترل دارند و آنها را مسئول هر واقعه خوب یا بد در روی کره زمین میپنداشتند.
در حقیقت طالع بینی در ابتدا با خرافات و موهومات و سحر و جادو آغشته بود ولی بعدها راه خود را جدا کرد و حتی در دورهای از تاریخ در برخی دانشگاهها تدریس میشد. طالع بینان چینی نیز با توجه به فرهنگ غنی و سابقه تمدن طولانی خود در این علم پیشرفتهای به سزائی داشتهاند . . . . .